هرکسی دنیارا با چشمانه خودش میبیند منم هم دنیارا با چشمانه خود میبینم. چشمانه من پدر را مانند پیاز میبیند...البته پیاز چیز کمی نیس،چون یه زمانی در مصر باستان پیاز را میپرستیدند. خب ،تا وقتی که بچه اییم داریم پوستشا میکنیم و وقتیم که بزرگ شدیم و کامل پوستش را کندیم او با ترشح اسید هایه سوز اورش چشمانه مارا خیس میکند و بعد ها دیگر برایمان عادی میشود،اما اگر غریبه ایی پیشه ما بیاید از همان دور تعجب میکند که چطور دیگر این اسید رویه ما اثری ندارد.... وقتی که ح ...